جلسه اول “دوره آشنایی با نظام مسائل فلسفه سیاسی”
عنوان رویداد: دوره آشنایی با نظام مسائل فلسفه سیاسی
زیرعنوان: آزادی در لیبرالیسم و منتقدان آن در غرب
سخنران: دکتر امید شفیعی
زمان برگزاری: 18 شهریور 1402
مکان برگزاری: اسکای روم معاونت پژوهشی دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی
مقدمه:
لیبرالیسم یکی از مکاتب پرنفوذ فلسفی غرب است این مکتب در سه زمینه فلسفی، سیاسی و اقتصادی اصول و مبانی خود را ارائه داده است. در زمینه سیاسی طرفدار آزادیهای فردی و اجتماعی است و در زمینه مسایل اقتصادی نیز به کم کردن نقش و قدرت دولت اعتقاد دارد. از نظر فکری نیز بر این اعتقاد است که اگر امور جهان بر روال طبیعی خود قرارگیرد، مشکلات بشری حل خواهد شد. اگر نظم طبیعی جامعه را بر هم نزنیم و بگذاریم که افراد طبق خواسته های خود عمل کنند، هم برابری در جامعه ایجاد خواهد شد و هم برادری.
محتوای رویداد:
دکتر شفیعی در تعریف آزادی از منظر لیبرالیسم ذکر کردند که کسی ازاد است که خودکنترلگر باشد؛ چون در این صورت است که اگر انسان عملی صورت دهد متعلق به خودش می باشد. در غیر این صورت عمل شخص متعلق به خودش نیست. انسانی که تابع اراده واقعی خودش باشد آزاد است. ایشان خاطر نشان کردند که این تعریف از آزادی تعبیر آزادی مثبت از آن نیز می شود؛ چون انسان در هوا و هوس موقت است و وقتی به آن غلبه میکند و عملی صورت می دهد عمل واقعی و اراده واقعی انسان می باشد. در مقابل آزادی مثبت از آزادی منفی یا آزادی سلبی نام برده اند و در توضیح آن شرح دادند که در عدم وجود هرگونه مانع و محدودیتی است که انسان بتواند هر عملی که اراده کرد انجام دهد.
اساسا انسان دارای دو خود می باشد؛ خود ”دانی” و خود ”عالی”. خود عالی خود معقول و متفکر است و میتواند کار اخلاقی انجام دهد؛ در حالی که خود دانی اینگونه نیست و یک سری امیال غیرمعقول دارد. اندیشهای پشت آن نیست. دکتر شفیعی با استفاده از اندیشه آیزا برلین به توضیح این مطلب پرداختند که این تقسیمبندی باعث شده گروهی مستبد از آن سوء استفاده کنند و سعی بر تشکیل یک کل بزرگ داشته باشند. این کل بزرگ به نحوی شکل میگیرد که افراد برای رسیدن به منافع خود باید ذیل کل بزرگ و برای کل بزرگ کار کنند. کاری که طرفداران آزادی مثبت صورت میدهند این است که با توجه به تقسیم انسان به دو خود، جامعه را نیز به دو گروه تقسیم می کنند: گروه عاقل و گروهی که از عقلانیت کمتری برخوردار است و آزادی حقیقی گروه دوم را خدمت به کل بزرگ تعریف میکند. درحالی که گروهی که در طیف طرفداران و نظریهپردازان آزادی منفی هستند معقدند ازادی به این معنا نیست که انسان به خواست یک کل بزرگ عمل کند بلکه در تعریف آزادی ذکر میکنند که آزادی یعنی عدم ممانعت از انجام هر کاری که فرد ممکن است بخواهد آن را انجام دهد. در کل آزادی را میتوان طبق تعریف آیزا برلین اینگونه توضیح داد که آزادی مدنظر لیبرالیسم غربی آزادیای است که شخص آزادی دیگران را سلب نکند.
جمعبندی:
در یک نگاه کلی میتوان برداشست غالب تفکر لیبرال از آزادی را آزادی منفی دانست. مراد از این معنا رهایی فرد از موانع و محدودیتهای بیرونی است برخاسته از اراده دولت و نهادهای حاکمیتی برای پیشبرد مقاصد خود به شیوه دلخواه و آرمانهای موردپسند خویش است. از آنجا که این آزادی فردگرایانه، نفعطلبانی و غیرمتعهد به آرمانهای انسانی است طبیعتا نگاهش به دیگریان مصلحتاندیشانه و ابزارانگارانه خواهد بود و موجب سست شدن پیسوند و استحکام اجتماعی و نحیف شدن پشتوانههای انگیزشی برای رعایت مصالح اجتماعی و حقوق همنوعان میگردد.
درباره پژوهشگاه دانشگاه امام صادق علیه السلام
اتحاد آموزش و پژوهش از دیرباز در نهادهای علمی اسلامی ریشه داشته است و در دوران اخیر نیز با ظهور نسلهای جدید دانشگاهی به خصوص دانشگاههای پژوهشی تجلی یافته است. در این رویکرد دیگر دانشگاه صرفاً نهادی آموزشی نیست بلکه پژوهش و پژوهشگری روح آن محسوب می شود و محتوای پژوهشها به صورت ارگانیک در سرفصلهای آموزشی سریان پیدا میکنند. از آنجایی که نقطه آغاز پژوهش مسئله است جریان علم آموزی با حل مسئله گره می خورد و دانشجو که پیش از این صرفاً مخاطب متون و کلاسهای آموزشی بود اکنون به عنوان مهم ترین سرمایه دانشگاه در ارتباط نزدیک با پژوهشهای مسأله محور قرار میگیرد که این مهم فهم دانشجو از آموزشهای دریافتی را نیز ارتقا داده و به واقعیت نزدیک تر میکند.
نوشته های بیشتر از پژوهشگاه دانشگاه امام صادق علیه السلام
دیدگاهتان را بنویسید